جمع خانوما گاهی از زرشک پلو خاله خان باجی به سربازی میکشه...نه تروخدا این جماعت عجب مخلوقات شگفت انگیزی هستن:)) آخه مهمونی فردا شب به سربازی چه ربطی داره!!!خب اگه ما خانوما هستیم ربطش میدیم.با شنیدن این مبحث....منم هوس زرشک پلو با سربازی کردم!!!
دروغ گفتم...گلد کردم...نمیخوام.....!!!ولی خوب این یه آرزوی دست نیفتادنیه هااااااا! خوشبختانه :دی کاش یکی به پُستم میخورد که این دوران رو گذرونده باشه و کُلی واسم تعریف کنه. خیلی کنجکاوم .چطور جَوی بوده.تو فک کن تا بیای خشاب رو پٌر کنی با اون دستای ظریف ...آخی!!!خدای ما هم این انقلاب نبود یه چیزی میشدیم هاااااا.این عکس مالِ قبل انقلابه ..منم سربازی نمیخوااااااام=))
خدایی این یه چیز جمبوری اسلامی رو دوست میدارم.به قول بزرگترا گفتنی : "آدم رو تو یه وجب جا میزارن نباید از حق گذشت"...جدیداً چقدر سیاسی میترکونم:)))آقا به خرما ما سیاسی نیستیم و از این بحثها به شدت دوری میکنیم ....
بعد کلی انتظار دایی محترممون اومده خونمون ...ما هم کلی خ ر کیف شدیم باورتون میشه نه!!! میخوام بدونم خدایی باورتون میشه 45 دیقس داره با تلفن حرف میزنه:|
از اون بدتره اینه دیشب اخبار بیست و سی رو خیلی اتفاقی خیلی ها!!!!با وجودآقا جونم کسی این چیزا رو نیگا نمیکنه ...یارو اومده میگه : کی میگه ما پوشش نمیدیم فاجعه تبریز رو!!! خداااااااااااااااااااااااااااااا خدااااااااااااااااااااا
من الان عصبیم خیلی زیاد باید چیکار کنم .داغ کردم به خود خودت:| خدایی من این چند روزه جز فلسطین هیچی ندیدم...تو خبر:| از حضورتون عذر میخوام !! میخام راحت باشم!! ای بر پدر پدرسگ تون لعنت!!! اونایی که این همه دروغ رو راحت میگید!!!بازم به معرفت این مرد!!درودبر شرفت:)شروع برنامه و اس ام اس برنامه رو اختصاص داد به مردم زلزله زده و مصیبت دیده آذربایجان:)
بابامشطرنج گذاشته بود جلوش داشت به بچه داداشم یاد میداد مثلاً....مثلاً این سربازا شما دوتایید این شاهه منم و وزیر مامان بزرگتون ها!!!!!!!!!! این دوتا گوشه ای ها اسمشون رخه , یکیش باباتونه یکیشم مامانتون این دوتا فیلا عموهاتونن , حرف حالیشون نیست همینجوری سرشونو میندازن پایین اینور اونور میرن :|
این دوتا اسبا هم دایی هاتونن فقط میپرن و مث خر جفتک میندازن !!! :|...ینی عاشقشم به مولاااااا...... حالا داداش کوچیکمم البته کوچیکم منظور بیست ایناس :دی هه هه هه هاهاها میخنده بچه هم اینطورییییییییییییییییییییییییی---->
.....
+بلاخره منم از این خوش شانسیا آوردم.......کلی الان ذوق مرگ شدم
سیلام علیکوووووووم خُب خُب چخدر دلم واسه این دفتر یاداشتم تنگ شده بود.....به جون اُدومـــ باور کنید بابا دروخم چیه!!!!کلی مسافرتم لذت بخشه!!! کلی دارم حال میکنم.....دوستای نتی خودم خوبید خوشید؟؟؟؟ طاعاتتون قبول اونم تو وسط ماه تابستونو به قول معروف روزه و دیگه...بله... مواظب سلامتی جسمتون کنار روحتون باشید« توصیه های یه دکتر آینده»
سلام همتونم به Mumamمیزسونم....
پسر داداشم الان فک کنم نزدیک دوسالش میشه...البته فک کنم.... تو کف این رفتار خونوادمم خیلی اتفاقی این عکسم تو نت دیدم البته این جریان مال چند روز پیش بود که این عکس رو الان باهاش میکس میکنم!!!! آقا نبودیدی ببینید این بچه یه حرف ......سکرت...... رو میزد .ملت چه کیفی میکردن !!! خدایی من خودم جزءشون بودم:دی !!!خب باور کنید خودمم موندم چرا؟؟؟!!!؟؟؟!؟؟!! این بچه که میگفت:..... ها هه ها هههههه ...خو زهر مار چیه بابا !!!والا !!! چه مهنی داره...دهه... یه روانشناس این رو برای من باز کنه چرا اینجوریه ؟؟