چشام کور شد از بس به این مانیتور چش دوختم
تا تونستم قالب نظراتمو یه بک گراند براش بزارم و اون گُل خوشگله!
بهتر از این بود بعد از کلاسم برم دنبال دوستم هِلک و هِلک تا عبدل آباد واسه کفش
خُلِ به مولا....
کسی بازار محل رو ول میکنه بره اون سر شهر واسه یه جفت کفش!!!
اونم کجا جنوبشهر
محیطشو دوست ندارم .... البته بابامم نمیزاره برم"واسه توضیح بیشتر نگین جونی"
هوا گرمه منم گرمایی....گُلم هستم خو ...آفتاب زیاد بخورم پَژمرده میشم;)
حال میکنم خودمو تحویل میگیرم:))