گُلی برای همیشـه

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری,گرنبودم روزگاری این بماند یادگاری

گُلی برای همیشـه

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری,گرنبودم روزگاری این بماند یادگاری

مسئول جدید


فکر کردم پسر است، اما دختر بود!!!

این را از دو نخ و دانه ی تسبیح که به جای گوشواره از گوش هایش آویزان بود!دانستم. .....

پرسیدم چرا موهایش کوتاه است؟ کسی گفت: چون آب

ندارند حمام کنند و موهایشان شپش می کند.



بنگرید چه بیرحم است دست چپاول گر فقر بر خرمن گیسوی دخترکان سرزمین من، ایران...

ببینم چه میکند مسئول جدید ... !




مریم

عزیزم ...مریمم ... خطاب به تو میگویم !!!!


نگران فردایت مباش
خدای دیروز و امروزت
فردا هم هست!



دوستم...

چند وقته با مشکل دوستم درگیرم :| خدایی چی میشه گفت به زنی که تازه ازدواج کرده و یه تو راهی داره ؟؟؟؟؟؟
و
 همسرش ،عشقش داره بهش خیانت میکنه ...بهش میگه بچه رو  سقط کن ...
هَنگ هَنگم!!!!!!
یه کم زیر این مشکل .... کمرم خم شده درد دوستم رو نمیتونم تسکین بدم !!!!!
خستم از بس دارم بهش دل داری میدم از بس حس میکنم دلداریام اثری نداره.....
از بس حس میکنم نمیتونم کاری براش بکنم ..
هِی دوست وبلاگی راه حلی به من بده ...

منتظرم

انگار گلی نمیتونه واسه همیشه باشه!!! نه اینجا !!! از زندگی ...از همه چیم.... نمیتونم بمونم....انگار قدرت جنگیدن با مشکلاتم نمونده !!! خدایا ازت یه چیز خواستم...خوب و بدش با من تو فقط خواستمو براورده کن!!! این روزا سیگار شده همدمم !!! تو فک میکنی صلاح منو میخوای ..........نه !!! من دارم نابود میشم !!! پس این بار فقط این بار یه قدم با من راه بیا !!! فقط یه قدم .... منتظرم .....

لیاقت

پدر جان اینها لیاقت دست دادن با تو را ندارند. بوسه ما مردم واقعی این سرزمین هزاران بار نثار دستان زحمتکشت باد.حرفی برای گفتن ندارم خودتون قضاوت کنید !چقدر بازدید پرشکوهی دارن این عاقا زاده های به فکر ملت :| یه کم کلاه تو بزار بالا عمو...!!!!


پ.ن: باورم نمیشه از فروشگاه« هایپرمی»تو اکباتان دیدن به عمل آوردیم اساساً من این فروشگاها خرید نموکنم آخه خون پدرشونو از آدم میگیرن :دی .. مگر تک و توک!!!هیچی باور کنید منی که تو رالی شرکت موکنم ینی بیستم وقتی حرف رانندگی خانوما میشه میگم خدایی راننده نیستن:| یا راه نمیرن یا راه نمیدن :| حالا اینا مهم نی.... خانومه کیفو یه پاکت گذاشته بود رو سقف ماشین داشت از سر بالایی پارکینگ میرفت بالا :| ...عاقا هرچی بوق و چراغ ..مگه میگیره ! حالاا به من میرسه جیغ جیغ چته بیا برو... منو میگی:| ینی یاد گرفت اصلن دهن به دهن زنا و مردای قاطی نزارم...:) تا خونه با مریم بهش خندیدیم  ...آخه فرمونو با دوستش سفت گرفته بود ! صندلی رو هم تا تو دل فرمون برده بود .....خدایا منو ببخش........=))=)):)))))