گُلی برای همیشـه

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری,گرنبودم روزگاری این بماند یادگاری

گُلی برای همیشـه

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری,گرنبودم روزگاری این بماند یادگاری

:|

این پسرا درست بشووووووووووو نیست از زمانی نوزادی تا وقتی میشن پیری بازم مث این عکسن!

نمیدونم چرا هرچی سولاخ رو انگولک میکنن!

هیچ فکری ندارن جز اینکارا ... اون معدودم که پیشرفت میکنند توی هنگ بودن حواسون از سوراخه پرت شده!!!


پ.ن: یادم رفته بود امثال سال مارِ .. هرجا میرم یه نیش می خورم.. تُف به هرچی خاله زنکه...

اینم عیب ما قشر زنونس دیگه

تا عمر داریم هی خاله زنک بازی درمیاریم... آدم بشوووووووو نیستیم!!



گوشی

یادمه چه ذوق و شوقی داشتم واسه خرید این گوشی تو پرقو میذاشتمش ..اوووووووووووف ینی چه فیسا و چه افاده هاااااااا

تااااااا اینکه اااااین گوشی هااااااااااای رنگارنگ توی این سه چهار ساله اخیر منو ذوق کُش کرد :(

گوووووووووووشیمو عووووووووووووض کردم:))


حالا چی امروز همکارم آیفون فایوش رو به رُخم کشید ... از اونجا که خیلی پروووووااااام در جوابش گفتم!!

گوشیت حتی رادیو هم نداره!!!!
پاسخی کوبنده به دارندگان ایفون.... اااالبته واسه بلوتوث کلی جواب دارن که روتو کم کنن! ولی واسه رادیو میمونن چی بگن:))

من هنوزم به گوشیم افتخار میکنم!!!


متاسفم

"متاسفم که بزرگترین تفریح ایرانیان، توهین به دیگران است!"

این عبارتی بود که زایتسف بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا بعد از ثبت حدود 2000 کامنت حاوی توهین و فحاشی ایرانیان، روی پیج فیسبوک خودش درج کرد.

ایرانی عزیز
مسلمان
آریایی
نوه ی کوروش
آتئیست

و تویی که صفحه ی این بازیکن والیبال که برای کشورش عرق میریزه رو با خونه تون اشتباه گرفتی
با تمام وجود و از اعماق قلبی پر درد بدون توضیح اضافه خدمتتون عرض می کنم:

خـــــــــاک بر ســرت!!!!

گرما


امکان نداره

دختر باشی این کارو نکرده باشی !! 

امروز از بیرون اومدم از فرط گرما ...ینی مُردممممممممممممممممممممممم

کوچه ی ما یه کوچی بن بستِ و ما آخرین خونه ایم ....تقریباً کوچه ی بلند بالایی هم هست !!!

انگار آخر کوچه اصلاً نمیاومد!!!!

وقتی رسیدم خونه هیشکی خونه نبود ینی ..........

خوب اینم همش تقصییر مقنعه مشکی مانتو مشکی و ایناااااااا...

چی میشد پسرا مجبور بود عبا تن میکردن !!

ینی ... هورااا هوراااا میشد !!!

  ادامه مطلب ...

امروز زیاد میزون نبود


امروز زیاد میزون نبود :(...

از خواب بیدار شدم ، یه نگاه به حیاط انداختم .. چقدر طراوت داشت!!!

برخلاف گلی :(

گاهی دوست دارم ، از خواب که بیدار میشم ، سگ نباشم و پاچه نگیرم !

ولی...

خوب اینم کار خداست

خدا خودش فهمید مرا اشتباه خلق کرده است...
خدای من میدانم پشیمانی...
اما دیدی تو هم جایز الخطا هستی...
بنابراین منو به خاطر خطاهام ببخش .. که همش تقصییر من نبوده !!!
پ.ن:
ای کاش آدمیزاد ،
سختیه تحمل تمام تنهایی ها ، گریه ها ، دلتنگی های بی بهونه و بی خوابی های شبونه را میفهمید و

زندگی می کرد....!