-
Mitarsam
دوشنبه 21 اسفندماه سال 1391 09:03
من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم! دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم! قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم! عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم! کودکان را دوست دارم ولی از آینه می ترسم! سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم! من می ترسم ، پس هستم این چنین می گذرد روز و روزگار من من روز...
-
نمیدونم
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 17:32
امروز صب واسه کار بانکی رفتم عباس آباد ..نمایشگاه های توپی این قسمت از تهران هست !!! من کلاً آهن پرست نیستم ولی به شدت ماشین رو دوست دارم :) خعلی خوب میشد یه شاگرد نمایشگاه منو میگرفت :))) هر روز با یه ماشین می اُمد دنبالم ...به به :دی امروز صبح تو ماشین به طور خیلی اتفاقی و بسیار به ندرت رادیو گوش دادیم !!! عاقا یکی...
-
پارتی
دوشنبه 14 اسفندماه سال 1391 17:03
دوتا از دوستامو تو یه پارتی گرفتن ..عاقا دلم خونک شد به مولااااااااااااااا.... نگی بچه بدجنسیم ناراحت میشم از دستت !!! خوب خعلی خوبه خدا بزنه پس گرنشون ...تا بفهمن واسه یه دختر متولد هفتاد زشته قباحت داره !! ینی من کلاً حس خوبی به این دهه هفتادیا ندارم نمیدونم چراااااااا؟؟؟!!!!!!!؟؟؟ از روزی یادمه همش گنده تر از...
-
آتو
شنبه 12 اسفندماه سال 1391 13:38
یه مدت اینجا بیشتر مینویسم چون ..تو خونه بست نشستم و کاری ندارم ... فک کن کی ؟؟؟؟ اونم من که وخت سر خاروندنم نداشتم ...حالا به دلیل یه مسئله ای خونه نشین شدم !!! بیشتر بهتون سر میزنم و آپدیت میکنم !!! دلم خیلی خیلی گرفته ...یه اشتباه کردم که دارم تاوونشو پس میدم !!! همه زندگیمو تحت تاثیر قرار داده :( یه کم سکرته این...
-
علی
شنبه 12 اسفندماه سال 1391 09:00
علی جان ...علیِ عزیزم ...ببخش که فراموشت کرده بودم این همه مدت !!! ببخش منو !!! ببخش که این همه مدت نهی کرده بودم، بودنت رو!!! دستمو بگیر تا بشم همونی که بودم !!! همونی که همیشه همه ذهنم وجود پاک تو بود مهلتم بده ... بزار توبه کنم !!! دستمو بگیر تا بیشتر از این غرق نشدم :( بزار از سِر دل من کسی خبر دار نشه ....بزار...
-
مریم
شنبه 5 اسفندماه سال 1391 01:22
عزیزم ...مریمم ... خطاب به تو میگویم !!!! نگران فردایت مباش خدای دیروز و امروزت فردا هم هست!
-
دوستم...
شنبه 28 بهمنماه سال 1391 20:41
چند وقته با مشکل دوستم درگیرم :| خدایی چی میشه گفت به زنی که تازه ازدواج کرده و یه تو راهی داره ؟؟؟؟؟؟ و همسرش ،عشقش داره بهش خیانت میکنه ...بهش میگه بچه رو سقط کن ... هَنگ هَنگم!!!!!! یه کم زیر این مشکل .... کمرم خم شده درد دوستم رو نمیتونم تسکین بدم !!!!! خستم از بس دارم بهش دل داری میدم از بس حس میکنم دلداریام اثری...
-
ولنتاین...
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1391 22:10
عجب غلطی کردم ...عجب ..عجب... ینی اینم شد کار امروز من کردم :| توبه توبه .... ریحان گفت بیا بریم سینما ..منم گفتم دونفری که حال نمیده .... گفت من با پسر همسایه میام تو چی ؟؟؟؟ من :| گفتم منم پسر داداشمو ور میدارم میارم ولی به حساب تو ... ینی فانتزی بودن ما در این حده که اومدیمو از رو بیکاری این کارو کردیم ... حالا...
-
:xX
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1391 20:54
در من جهنمی برپاست. حالا میدانم بهشت کجاست. بهشت ، توصیف کوچکی از لبخند توست وقتی... نگذاری دلم برایت تنگ شود.
-
هی :(
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 02:58
یه کم سر درگمم ...شاید واسه همونه که تو این ساعت اینجام !!! فکر کن فردا من باید ...هالف پس سیکس بیدار باشم :| و الان اِ کوارتر تو تری اینجا عین خُلا اینجوری مینویسم !!! خدایی اینم نوشتنه من مینویسم ...بعضی وقتها باهاتون هم دردی میکنم که میاید و این سخنان کلاً قاطی منو با حوصله میخونید ..البته فک کنم با حوصله چون من...
-
هســـتم...
جمعه 20 بهمنماه سال 1391 18:12
بیا و تکیه گـاهم شو، از آغاز همـین قـصه... آخه چشـــم و چراغ مـن... چرا مـی تــرسی هـم غـصه ... ؟! مگــه هر قطــره ی بــارون واسه دریـای دنـیا نیست...؟! تـو که بـــاشی مـنم هســـتم... دیگه ایـن قـطره تـنهـا نیـسـت...
-
آرامش
جمعه 20 بهمنماه سال 1391 14:09
چیکار میشه کرد گاهی باید از این ستون به اون ستون رفت فقط برای اینکه .. آرامشت رو یکی ازت نگیره ...دوست ندارم کسی این آرامشم رو سلب کنه ... از آدمای بیخودی که دنبال حاشیه اند متنفرم !!! چرا بعضی نمیتونن یکی رو ببینن که آرامش داره :| تو روحت اسم اینجا رو لحظه ای آرامش گذاشتم !!!! برای اینکه از هیاوهو و جنجال بیزارم !!!...
-
ولنتاین
چهارشنبه 18 بهمنماه سال 1391 21:28
دوستم خیلی خ ر ه خیلیییییییییییییی هاااااااااااااااااا خیلی.... آخه کیِ واسه یه پسره که فردا روزی میره به یکی دیگه میگه دوستت دارم 108 هزار تومن میده عرووووووووسک ..اونم چی عروسک :| من اگه کادو بخرم جا سیگاری میخرم ...ینی اینقدر طرفم باید مرد باشه که لایق یه جاسیگاری از من باشه ...بعله ...در این حد !!! ما اینیم :)...
-
قضاوت
سهشنبه 17 بهمنماه سال 1391 21:33
خوبه که آدم زود قضاوت نکنه مث من ..چون دیروز اصلاً خوووووووووووب نبود امروز ساعت 2 فهمیدم ... دیروز بد کثیف فکر مشغولی این خصلت بدم رو باید ترک کنم ... زود قضاوت میکنم ... چطور ترکش کنم ..اللهُ اعلم !!! خوب چیکار میشه کرد ...جدیداً زود هم عصبی میشم میزنم همه چی رو از ریشه و بُن خراب میکنم ...هیچ راهی برای بازگشت هم...
-
...بازم
دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 21:48
دلم یه سکوت میخواد ..اونم از نوع طولانیش!!! یادم بمونه امروز مشکی خوب متوسط دل و هنوز هم بیمار .... و البته یه تصمیم !!!
-
خاطرهای جوونیم
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1391 10:40
یادش بخیرچقد اسکل بودم! نیم ساعت دست به سینه مینشستم تا مبصر اسمم روجزءخوبها بنویسه! بعدم معلم میومدبدون توجه به اسم ها تخته روپاک میکرد! وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدی هم دست به سینه مینشستم
-
فانتزی.
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1391 09:36
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻳﻪ ﭘﻴﻜﺎﻥ 48 ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺨﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮﻡ ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻘﻞ ﻳﻪ ﻓﺮﺍﺭﻱ 458 ﻭﺍﻳﺴﻢ ﺑﺎ ﺑﻮﻕ ﺩﻩ ﻳﺎﺯﺩﻩ ﻳﻪ ﺑﻮﻕ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﻨﻢ ﺷﻴﺸﻮ ﺑﺪﻩ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﭘﺎﻳﻪ ﻱ ﻛﻮﺭﺱ ﺗﺎ ﭼﺮﺍﻍ ﺑﻌﺪﻱ ﻫﺴﺘﻲ؟ ﺳﺮ ﻣﺎﺷﻴﻨﺎﻣﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﻳﺎﺭﻭ ﻫﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﻨﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﻛﻪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪ ﻳﻚ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻴﻔﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﻱ ﺍﺯﺵ ﺟﻠﻮ ﺑﺰﻧﻢ ﺍﻭﻧﻢ ﺳﺮ ﭼﻬﺎﺭﺭﺍﻩ...
-
یک وقتهائی
دوشنبه 25 دیماه سال 1391 07:43
میدانی ؟ یک وقتهائی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است. و بچسبانی پشت شیشه افکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دستهایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند ( زنده یاد حسین پناهی )
-
...بازم
یکشنبه 24 دیماه سال 1391 21:03
خیلی سخته پایبند این جمله باشی: " هیچ گاه " به خاط ر " هیچ کس " دست از " ارزشه ایت " نکش؛ چون ... زمانی که آن ف رد از تو دست بکشد؛ تو می مانی و یک " منِ " بی ارزش ...! ولی من میتونم !!! آره ... میتونم ...!!! این روزا جسارت قبل رو ندارم ..جسارت نوشتنمم کم شده !!! نقطه های زیادی...
-
از ...
دوشنبه 18 دیماه سال 1391 21:19
میبینم که بلاگ اسکای امکانات جدید از خودش لطف کرده !!! اینجا رو دوست دارم واسه اینکه حرفهای نزدمو اینجا سر بسته مینویسم تا خاطرم باشه چی بوده و چی شده !!! دوستش ندارم چون اه اه یکی دو تا رو میشناسم که سرشونو بگیری تهشون تو چتِ ...ور ور ور ور بابا بشین زندگیتو بکن مگه بیکاری یا حوصله اضافی داری ..همین جا از همین...
-
هوای تهران
دوشنبه 4 دیماه سال 1391 08:47
دو روزه هوای تهران عااااااااااااالیه !!! ینی دم ظهر محشر میشه ... بدون آلودگی هوا .... من قشنگ میتونم برج میلاد رو تا دو هفته پیش از فرط آلودگی ساختمون رو به رویی رو نمیشد دید رو میبینم ......دم ظهرش رو من خیلی دوست دارم میتونه ساعتهای خیلی خوبی رو برای یه باهم بودن دو نفره باشه !!! ولی کار و غرور و بعضی وقتها کم بودن...
-
من و دنیای امروزم
دوشنبه 4 دیماه سال 1391 08:38
جالبه خدا اینقدر صبر کرد تا دیگه خودم گفتم ... نمیخوام .... مرسی بازم تو بردی !!! خیلی وقته اینجا نیومدم کلی کار دارم همش رو هم انباشته !!این پست مفصل تر بود ولی فک میکنم بهتره تو همه چی یه تجدید نظر داشه باشم حتا ....این پست ....مرحوم شده !!! فقط لینک این آهنگ رو براتون میزارم .........این آهنگ و دو خط بالا از اون...
-
منتظرم
جمعه 10 آذرماه سال 1391 22:40
انگار گلی نمیتونه واسه همیشه باشه!!! نه اینجا !!! از زندگی ...از همه چیم.... نمیتونم بمونم....انگار قدرت جنگیدن با مشکلاتم نمونده !!! خدایا ازت یه چیز خواستم...خوب و بدش با من تو فقط خواستمو براورده کن!!! این روزا سیگار شده همدمم !!! تو فک میکنی صلاح منو میخوای ..........نه !!! من دارم نابود میشم !!! پس این بار فقط...
-
لحظه
یکشنبه 28 آبانماه سال 1391 18:31
این روزا کلی داستان داشتم از کدومش بنویسم ؟؟؟ خیلی نوشتم و باز پاک کردم !!دوست ندارم تلخیامو بنویسم ...فقط اومدن بهاره برام دنیای ارزش داشت انگار یکی رو پیدا کردم که تنهاییامو باهاش دوباره تقسیم کنم !!! نبودش عذاب آور بود ولی الان خواهرم همنفس بازم کنارمه ...انگار خدا این همه دردسر رو بدون حکمت برام قسمت نکرده بود...
-
عروسی
جمعه 12 آبانماه سال 1391 16:47
این روزا عروسی زیاد شده !!! خب به محرم و صفر نزدیک میشیم انگاری قراره قحطی بیاد همه در طلاتم اینن که فوری مراسم عروسیشونو برگزار کنن!!! احترام به همه عقاید مذهبی رو من قبول دارم .....ولی فک میکنم هر چی اندازش خوبه !!! این زیاده روی در دین داره جوونا رو از دین دور میکنه !!! +عروسی دعوتیم !!! ولی پسره دختره رو بعد یه...
-
کتاب
دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 07:31
اه اه من موندم چرا به خانوما تو ایران اجازه رانندگی دادن :| من جای عمو محمود بودم حتماً جزء برنامه های دوره سومم میذاشتم » منع رانندگی خانوما« ..... اصن شما نمیدونید چه بدبختی داریم یه مسیر یه ربعه دو ساعت طول میکشه هر چی هم نیگا میکنی یه دختره ژیگولی نشسته پشت یه ماشین یه خانومه واسه دو تا نون هلک و هلک ماشین رو روشن...
-
ثبت تاریخ
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1391 19:28
یه قول به خودم داده بودم یه هفته هست زیرش زدم!!! ببین گلی خدا خیلی هواتو داره میدونی !! این بار هم خودتو به دستش بسپار میدونم که میدونی یه حامی بزرگ داری !!! پس غمت نباشه برو جلو ! ....آهنگ وبمو دوست دارم ...... برام خاطره شد !!! این دومین عاشقانه ی منه قبلیش یه عهد بود بین من و معبودم !!! + مخاطب خاص !!! +عشق اول و...
-
از ...
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1391 08:40
خوب من اومدم یه اعتراف بکنم :| اینکه ....اینکه .....نه ولش کن !!! خواننده های خاموشم بعداً سوءاستفاده میکنن !! زنگ میزنن سرکوفتشو میزنن به من :دی ولی خُب از اونجا که با هیچ کی خورده بُرده ندارم :| بنابراین میگم میدونی جالبه خیلی برام جالبه یکی از اقوام شریف ما به کار شریف کشیدن !!! « دود و دَم » مشغول است :| حالا...
-
از عروسی
یکشنبه 16 مهرماه سال 1391 15:03
چقدر تاسف میخورم و از زنبودنم خجالتزده میشوم وقتی عروس لختی را میبینم که راضی نمیشود لباسش حتی یک بند باریک داشته باشد و از توی ماشین عروس بدون سقف با افتخار برای مردم دست تکان میدهد... دقیق نمیدونم ولی مدتی هست که از عروسی این زوج معروف دنیا میگذره !!! خدایی وقتی امروز چشمم به یه عروس و دوماد تو میر داماد...
-
قیصر امین پور
یکشنبه 9 مهرماه سال 1391 08:56
وقتی جهان از ریشه ی جهنم و آدم از عدم و سعی از ریشه های یأس می آید وقتی که یک تفاوت ساده در حرف کَفتار را به کفتر تبدیل می کند !!! باید به بی تفاوتی واژه ها و واژه های بی طرفی مثل نان دل بست نان را از هر طرف بخوانی نان است ! قیصر امین پور عاشق این شعر از قیصر امین پورم!!!! چقدر ساده معنی کرده یه پیچیده گی بزرگ رو!!!